جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1494
مراتب وجود از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
حسین حمداللهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع این رساله مراتب وجود از دیدگاه علامه طباطبایی قدس الله نفسه الزکیه با رویکرد عقلی و برهانی است و در جای جای تحقیق به نصوص روایی استشهاد شده است؛ عمده تمرکز این پایان‌نامه بر رساله وسائط است ورساله اسماء علامه طباطبایی در اولویت بعدی قرار دارد. بدین منظور ابتدا مفاهیم کلیدی اندیشه ایشان تبیین و سپس اصول روش‌شناختی ایشان تحلیل و پس از آن در دو محور کلی به تقریر نظرات ایشان که به اعتقاد نگارنده خالی از نوآوری نبوده، پرداخته شده است.علامه طباطبایی به دلیل انس با کتاب و سنت و به جهت احاطه بر فلسفه و حکمت اسلامی به مواردی خِلاف مشهور حکما و یا مورد غفلت از آنان دست یافته‌اند که قمستی از این موارد، مراتب وجود بر مبنای رساله وسائط، مورد تمرکز این پژوهش است.در این پژوهش، محور نخست که از مسائل فرعی رساله محسوب می‌شود، توجه ویژه ایشان به عالم اسماء است؛ اولاً علامه قائل به مراتب چهارگانه وجود است و مرتبه اسماء را به مراتب عقل، مثال و ماده افزوده است و ثانیاً به تبیین فلسفی – قرآنی این مرتبه وجودی پرداخته است و برای وجود این مرتبه دلایلی فلسفی و قرآنی ذکر نموده است. محور دوم که مسئله اصلی رساله است، توجه به برخی وسائط یا به تعبیری مراتب وجودی است که در قرآن ذکر شده است. این وسائط عبارتند از: عالم ذر، حجب، عرش و کرسی، لوح و قلم، سماوات و أرض، مرتبه وجودی فرشتگان، مرتبه وجودی شیطان و مرتبه وجودی انسان کامل.علامه با روش شناسی خاص خویش که روش کتاب و سنت را لااقل در مراتبی، مغایر با روش فلسفه و حکمت نمی‌داند، به تحلیل این مراتب وجودی پرداخته‌اند و به همین جهت علاوه بر استدلال‌های محض فلسفی از استدلال و استشهاد به کتاب و سنت نیز غفلت نکرده‌ است، به عنوان نمونه ایشان، عالم ذر را بر عالم مثال منفصل، عرش را بر وجود منبسط، سماوات و ارض را بر ماده و مثال،مرتبه وجودی فرشتگان را بر مثال و عقل، مرتبه وجودی شیطان را بر مثالو … تطبیق نموده‌اند و برای هرکدام از دعاوی فوق استدلال‌هایی را ارائه نموده‌اند. نگارنده نیز با روش توصیفی-تحلیلی و استناد به منابع کتابخانه‌ای به تبیین مباحث فوق پرداخته است.
فلسفه خلقت انسان و ویژگی های کلامی او از نگاه علامه طباطبائی (ره)
نویسنده:
مائده مقدسین
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از عمده‌ترین و مهم ترین سوالاتی که ممکن است برای هر فردی در حیاتش مطرح شود و ریشه اعتقادات او قرار گیرد سوال از هدف خلقت است، هدفی که اگر برای شخص، واضح و مبرهن و با دلیل عنوان شود در حکم قطب نمایی عمل می کند که تا انتهای مسیر را همچون چراغی پرفروغ به نور خود روشن می کند و اعتقادات و اعمال و افکار و در یک نگاه ایدئولوژی و جهان بینی شخص را، شفاف سازی می نماید.بحث از جایگاه ویژه انسان در نظام خلقت و اهدافی که مترتب بر خلقت انسان در قرآن کریم ذکر شده و موشکافی این موارد همراه با اعتقادات کلامی بسیار مهمی که گره ای ناگسستنی با اهداف خلقت خورده اند – اعم از بحث قضا و قدر، جبر و اختیار و بداء – ما را بر آن داشت که این مسائل مهم را از نگاه علامه بزرگوار نابغه قرن، علامه طباطبائی (ره) مورد مداقّه قرار دهیم و به این نکات برسیم که انسان و در پی آن انسان کامل هدف نهایی خلقت است. البته اهدافی دیگر نیز وجود دارد که همه آنها اهداف نهایی نیست بلکه بلکه اهدافی فرعی است که سالک طریق آنها را به عنوان منزلگاههایی یکی پس از دیگری طی می کند تا به آن هدف نهایی که همان مقام لقاء الله و فناء فی الله است نائل گردد و به مقامات وقفه ناپذیر و صعودی کمال و مدارج رفیع انسان کامل دست یابد. در این پایان نامه، سعی بر آن شده است که خوانند به این نظر برسد که این مدارج رفیع انسانیت که همان هدف از خلقت انسان است طبق نظر علامه، قابل وصول برای همگان است و محدود به عده خاصی از اولیاء و انبیاء نیست بلکه هر شخصی که اراده کند و بخواهد و از خداوند نیز استمداد کند می‌تواند به این درجات برسد. هیچ کس محکوم یقینی و قطعی به حکمی از احکام سعادت و شقاوت نیست، حتی اگر انسان گناهان بزرگی را مرتکب شده باشد می تواند با تغییر موضع خودوروی آوردن به نیکی‌ها سرنوشت خویش را تغییر دهد و این همان مطالبی است که در فصل آخر، فصل چهارم، در باب، قضا و قدر، جبر و اختیار و بداء آورده شده است و با مطالعه این فصل نیز می توان به رابطه این چند فصل، و نتیجه گیری شایسته و درخور نائل گشت ان شاءا.... .
بررسی رابطه‌ی عقل و دین از منظر مکتب تفکیک و نقد آن از منظر مرحوم علامه طباطبایی و استاد جوادی آملی
نویسنده:
میثم ابراهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عقل نقش بارزی در تقویت دین داشته و دین نیز در ترویج تعقل گام های مؤثری برداشته است، بین این دو رابطه‌ی تنگاتنگی بر قرار است. اما به علت مطرح شدن برخی از موضوعات از جانب دین که یا از دسترس عقل خارج است و یا هر کسی ظرفیت فهم آنها را ندارد، به ظاهر نوعی ناسازگاری بین این دو منبع معرفت زا حاصل می شود. حل ناسازگاری ظاهری میان این دو، سبب پیدایش جریان های فکری هم‌چون «مکتب تفکیک» شده است. تفکیکیان بیان می کنند که اساساً میان معارف بشری – از هر قبیل که باشد- و معارف وحیانی تفاوت ماهوی وجود دارد از این رو هماهنگی میان عقل (فلسفی) با دین امری ناشدنی و غیر ممکن است. در مقابل، گروهی قائل به هماهنگی عقل ووحی در طریق کسب معرفت دینی هستند و معتقدند، بدون استفاده‌ی همگرا از این دو موهبت الهی، امکان رسیدن به شناخت متعالی دین وجود ندارد. دو حکیم متأله یعنی علامه محمد حسین طباطبایی و شاگردانشان و هم‌چنین استاد جوادی آملی به عنوان دو نماینده‌یِ تمام عیار گروه اخیر هستند. ضمن بیان دیدگاه مکتب تفکیک در خصوص رابطه‌ی عقل و دین، به نقد این دیدگاه با تکیه بر آراء این دو حکیم متأله می‌پردازیم. با توجه به اعتبار عقل از نظر دین و استحکام معرفتی بدیهیات عقلی می توان نحوه‌ای از استقلال برای عقل در حوزه دین قائل شد.
موانع معرفت از دیدگاه علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
زهرا ایزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش با محوریت موضوع موانع معرفت از دیدگاه فیلسوف مسلمان علامه طباطبایی(ره) به بررسی و تبیین نظر ایشان درباره معرفت و عوامل بازدارنده آن می پردازد. در نظر علامه، معرفت نسبت به اسماء و صفات الهی، معرفت حقیقی و مایه سعادت و کمال آدمی است. در نظام معرفت شناختی علامه، حقیقت علم، امری وجودی و افاضه ای از عالم بالا بر قلب (نفس) انسان است و انسان به میزان استعداد و آمادگی اش می تواند با عقل فعال متحد گردد و صورت های عقلی را از آن کسب کند. جستجو در آثار علامه نشان می دهد موانعی چون انحراف از حکم عقل، طبیعت گرایی صرف، جهل به سیر انفسی، عدم اعتدال قوای نفسانی، تصرفات شیطان و دنیاطلبی از جمله موانع شناختی و غیر شناختی معرفت است که باعث عدم دریافت قابلیت لازم جهت کسب معرفت حقیقی می شود. به کارگیری منطق، معرفت نفس، طهارت قلب و تقوی از جمله سفارش های علامه برای تحصیل یقین است.
بررسی پیامدهای تربیتی هستی شناسی از دیدگاه نیچه و نقد آن بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
حیدر اسماعیل پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نقد و بررسی اندیشه های گوناگون بشری، نقد و یا همان سنجش نکات مثبت و منفی اندیشه های گوناگون افراد و مکاتب گوناگون و به کار گیری آن در نظام تعلیم و تربیت بومی از جمله اموری است که مورد توجه می باشد. هدف از این تحقیق بررسی پیامدهای تربیتی حوزه مربوط به خدا، انسان و جهان از دیدگاه نیچه و نقد آن بر پایه نظرات علامه طباطبایی است. بر این اساس از دیدگاه نیچه مبانی تربیتی چون اراده معطوف به قدرت، منظرگرایی، عزت آدمی، کم اهمیت بودن جایگاه خداوند، نیهیلیسم، تغییر، محدود شدن جهان به طبیعت و عدم اعتقاد به مبنای تعقل می باشد. همچنین اصل آزادی، نسبی گرایی، غرور و تکبر، آموزش و یادگیری پوچی، و تغییر معرفت آدمیپذیرفتنی است. روشهای شکل دهنده تفکر آزاد، دروغ گویی، پاسخگویی به نیازهای جسمانی، پرهیز از تواضع، تأکید بیشتر بر انسان شناسی به جای خدا شناسی، عدم به کارگیری مفاهیم مطلق و آینده نگرانه و... می باشد. بر اساس نگرش دینی طباطبایی بر خلاف نیچه، ریشه قدرت آدمی مبتنی بر توحید بوده ، امور مطلق جهت تشکیل معرفت آدمی ضروری است.
تحلیل منطقی برهان صدیقین علامه طباطبایی و بررسی انتقادی تقریرهای مختلف آن
نویسنده:
پیمان صفری، رضا اکبریان، محمد سعیدی مهر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
در این مقاله، برهان صدیقین علامه طباطبایی از منظری جدید بررسی شده است. در ابتدا مبانی فلسفی خاص ایشان در تقریر این برهان به وضوح بیان شده و پس از آن، چهار تقریر مختلف از برهان صدیقین ارائه شده است. در یک تقریر، با ابتنا بر مبنای واقعیت فی الجمله به تبیین برهان صدیقین علامه پرداخته ­ایم و در تقریر دیگر، مبتنی بر نفی تمایز متافیزیکی ماهیت و وجود در خارج و نیز واقعیت مطلق و مقید نزد علامه، برهان وی را به مثابه برهانی منطقاً محکم عرضه کرده ­ایم. همچنین برخی تقریرهای دیگر این برهان را بررسی و ارزیابی کرده ­ایم. نتیجه این تحقیق آن است که تقریر مبتنی بر واقعیت فی الجمله و علی الخصوص نفی تمایز متافیزیکی ماهیت و وجود در خارج، به دلیل توجه به مبانی فلسفی خاصّ علامه طباطبایی، موفّق و کارآمد بوده و سایر تقریرها، هم در بیان مقصود علامه طباطبایی و هم در طرح برهانی برای اثبات وجود خدا، نارسا هستند
صفحات :
از صفحه 49 تا 70
حقیقت و مراتب ایمان از دیدگاه علامه طباطبایی، غزالی و شهید ثانی
نویسنده:
زینب عزیزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بسمه تعالیمشخصات رساله/پایان نامه تحصیلی دانشجویاندانشگاه فردوسی مشهدعنوان رساله/پایان نامه: حقیقت و مراتب ایمان از دیدگاه علامه طباطبایی، غزالی و شهید ثانی نام نویسنده: زینب عزیزینام استاد راهنما: دکتر سید‌مرتضی حسینی شاهرودینام استاد مشاور: دکتر وحیده فخار نوغانیدانشکده الهیات و معارف اسلامی
ارزش عقل و ادراکات آن از نظر ابن عربی و علامه طباطبایی
نویسنده:
هاجر پران‌سعدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن عربی بر نقش دوگانه عقل که دارای دو حکم متفاوت است تأکید می‌ورزد. او معتقد است عقل از جنبه «فعل» متناهی و از جنبه «قبول» نامتناهی است. ابن عربی، میان عقل به عنوان ابزار شناخت و عقل به معنای منبع شناخت که وی آن را در معنای اخیر، «فکر» می‌نامد؛ تفاوت می‌نهد. به اعتقاد او، عقل در مقام فعل، از قلمرو محدود و معینی برخوردار است که درک بیش از آن برایش مقدور نیست و خود عقل مفکر به این عجز، اقرار دارد. عقل یا فکر، در این معنی در کنار حس و شهود و وحی یکی از منابع شناخت آدمی است اما عقل در مقام قبول، حد و مرزی ندارد و می‌تواند در پرتو قلب و وحی، منوّر گردد و حقایق را دریافت نماید. عقل در این وجه مقلد و تابع وحی و قلب است. او محصول نظر فکری را «علم العقل» و محصول چشیدن و ذوق حقایق را «علم الاحوال» می‌نامد و محصول دریافت موهبت‌های رحمانی از طریق روح القدس را که مختص نبی و ولی است «علم الاسرار».از دیدگاه علامه طباطبایی، عقل یکی از شریف‌ترین نیروهای انسان است که می‌تواند کلیات و حقایق را ادراک کند. اما ایشان عقل را به تنهایی قادر به تحصیل و درک همه حقایق نمی‌داند بلکه عقل را به عنوان ابزار معرفتی انسان، دارای قلمرو مشخص می‌داند. عقل انسان نیازمند وحی است تا به معارفی که خارج از دسترس اوست، راه یابد. عقل، نه آن مقدار ناتوان است که از فهم کتاب و سنت به نحو کلی عاجز باشد و نه آن مقدار توانمند است که بدون هیچ گونه محدودیتی بتواند به شناخت خداوند و حقایق، نایل گردد. از طرفی عقل دارای جایگاه والایی است. زیرا اعتبار و اصالت دین و معارف دینی بر پایه عقل استوار است. از نظر علامه، بین معارف وحیانی و ادراکات عقلی هماهنگی است و هیچ یک با دیگری در تضاد و تخالف نیست. به همین دلیل دین، هرگز به بی‌اعتباری عقل و احکام قطعی آن حکم صادر نمی‌کند. عقل و ادراکات آن ارزشمند است بدین معنا که می‌توان برای شناخت گزاره‌های وحیانی از آن بهره جست.
بررسی نقش انسان‌شناسی در فلسفه اخلاق از دیدگاه علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
محمدرضا پورتقی سرحمامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارتباط بین انسان‌شناسی و اخلاق از جمله مباحثی است که غالباً اندیشمندان در حوز? اخلاق به آن نپرداخته یا حداقل به گونه صریح در باب آن سخن نگفته‌اند. از آنجا که هم اخلاق و هم انسان‌شناسی به عنوان دو موضوع نسبتاً وسیع در حوز? علم و مطالعات مربوط به نفس انسان هستند، طبعاً ارتباط وثیقی را بین آنها می‌توان یافت. با مطالعه آثار اندیشمندانی که به این دو حوزه پرداخته‌اند از جمله علامه طباطبایی که هم در حوز? اخلاق و هم در حوز? انسان‌شناسی مطالب قابل توجّهی دارند، می‌توان نتایج قابل توجهی را به دست آورد. شناخت انسان از بنیادی‌ترین مباحث اخلاق و فلسفه‌ی اخلاق در نظر علامه(ره) بوده و اخلاق با توجه به حقیقت انسان و اهداف عالیه او، معیار اخلاقی نیک و بد و رذایل و فضایل و ارزش و ضد ارزش را تعیین می‌کند. ایشان با اتّخاذ کردن نوعی نگرش توحیدی در باب اخلاق، هدف اساسی اخلاق را تقرّب یافتن به وجود مقدّس الهی دانسته و سعادت واقعی انسان را در مسیری توحیدی ترسیم می‌نماید. این نگرش را، می‌توان با تحلیل نظرات ایشان در باب نفس و قوای نفسانی و ارتباط ارزشهای اخلاقی با این قوا، بدست آورد. مسال? اساسی در پژوهش حاضر این است که در نگرش علامه طباطبایی چه نسبتی بین اخلاق و انسان‌شناسی وجود داشته و اساساً نقش انسان-شناسی در اخلاق از منظر ایشان چیست؟ انسان‌شناسی اخلاقی و نقش آن در تعیین ارزش‌های اخلاقی، مسئولیت‌های اخلاقی، سعادت، فضیلت و تربیت اخلاقی از جمله مباحثی است که در این پژوهش مورد بحث واقع شده است. نحو? ارتباط آگاهی و اختیار انسان با ارزش‌ها و مسئولیت اخلاقی؛ انگیزه و جاودانگی انسان با ارزش اخلاقی، ساحت‌های وجودی انسان، ارزش اخلاقی و هدفمندی انسان، از دیگر مباحثی است که به روش توصیفی و تحلیلی با مراجعه به آثار ارزشمند علامه طباطبایی، در این پژوهش مورد بحث واقع شده است و سعی شده تا روشن شود که اختیار و انتخاب انسان، علم و قدرت و همچنین آگاهی او از مهمترین عناصر در جهت معنا یافتن مسئولیت اخلاقی محسوب می‌شوند و تنها انسان‌هایی در برابر رفتارهایشان مسئولیت اخلاقی خواهند داشت که از این عناصر برخوردار باشند.
تحلیل انتقادی دیدگاه ملاصدرا درباره یقینی بودن گزاره‌های فلسفی بر پایه آراء فلسفی علامه طباطبایی
نویسنده:
حجت اله مرزانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فیلسوفان مسلمان به عنوان فیلسوفانی واقع گرا، در پژوهش های فلسفی خود همواره در صدد دستیابی به معرفت یقینی بوده‌اند. معرفت یقینی از دید ایشان عبارت است از «اعتقاد به صدق گزاره همراه اعتقاد بالفعل یا بالقوه قریب بالفعل به امتناع صدق نقیض گزاره». به عبارت دیگر معرفت یقینی عبارت است از «اعتقاد صادق جازم ثابت» و چنین معرفتی منطقا تشکیک ناپذیر است. سوال اصلی معرفت شناسی در این جا این است که آیا منطقاً راهی برای دستیابی به اعتقاد جازم صادق ثابت در حوزه مسائل و گزاره‌های فلسفه اولی وجود دارد یا نه؟ اگر پاسخ مثبت است آیا این راه واحد است یا راه‌های مختلفی وجود دارد؟ به عبارت دیگر چگونه می توان به معرفت یقینی در حوزه فلسفه دست یافت؟ تقریبا اکثر فیلسوفان مسلمان و به خصوص فیلسوفان نظام ساز و مبتکر چون ملاصدرا و علامه طباطبایی به این سوال پاسخ مثبت داده و اساساً ایشان به دنبال دستیابی به چنین معرفتی در باب گزاره‌های فلسفی هستند. از نظر ایشان علم مساوی با همین قسم از معرفت است و مابقی اقسام معرفت شایسته علم نامیده شدن نیستند. در بحث از راه رسیدن به چنین معرفتی در حوزه فلسفه اولی البته دیدگاه دو فیلسوف مورد نظر یکسان نیست. ملاصدرا ضمن لمی شمردن براهین مورد استفاده در فلسفه به استفاده از روش شهودی و هماهنگی گزاره‌های فلسفی با وحی و شهود لااقل در اصول اساسی حکمت متعالیه (چون اصالت وجود، حرکت جوهری، حدوث عالم) تاکید دارد لذا می توان یقین مورد نظر ملاصدرا را یقین متعالی نامید یعنی یقین حاصل از برهان لم که با یقین حاصل از شهود و یقین وحیانی همراه و هماهنگ است. اما علامه طباطبایی مبتنی بر اصول خاص حکمت متعالیه چون اصالت وجود و کیفیت وجود مفاهیم فلسفی در ضمن مصادیق، متفاوت از ملاصدرا برهان مفید یقین در حوزه فلسفه را برهان انّ مطلقی می‌داند که در آن از یک ملازم به ملازم دیگر سیر می‌شود. علامه طباطبایی اساساً موافق استفاده از روش شهودی یا استناد گزاره‌ای فلسفی به متون وحیانی در حوزه فلسفه نیست و جمع میان این سه را در قالب یک نظام معرفتی ناممکن می‌داند. به نظر می‌رسد مطابق اصالت وجود و اعتباری بودن ماهیت، شناخت کنه واقعیت از دسترس عقل انسانی و از حوزه شناخت مفهومی برکنار باشد. این مطلب به معنای نفی شناخت یقینی از واقعیت که همان وجود است نمی‌باشد بر مبنایلزوم استفاده از برهان ان مطلق در فلسفه شناخت احکام کلی وجود به نحو یقینی میسر است که البته این شناخت با شناخت کنه واقعیت متفاوت است. این پژوهش بیشتر جنبه منطقی و معرفت شناختی دارد بدین منظور با رویکردی تاریخی و تحلیلی ابتدا به عنوان مدخل ورود به بحث به بررسی چیستی یقین و چیستی فلسفه پرداخته و در این مسیر با بررسی ساختار منطقی گزاره‌های فلسفی در نهایت به چگونگی حصول یقین در حوزه فلسفه اسلامی ودر چارچوب حکمت متعالیه مبتنی بر دیدگاه ملاصدرا و تحلیل و نقد آن بر اساس آراء علامه طباطبایی اقدام کرده‌ایم.
  • تعداد رکورد ها : 1494